٢٠ ماهگى
بنيتا جونم البته با تاخير ٢٠ماهگيت مبارك،ديگه براى خودت خانمى شدى ،كلى كار انجام ميدى كه بعضى هاشو برات مينويسم ......
ديروز كيفت رو اوردى بهم نشون دادى گفتى مامان ببين نداله ،گفتم چى ؟گفتى :پول ،بعد بهت پول دادم گذاشتى تو كيفت وگفتى بريم مگازه خريد كنيم ،الهى قربونت برم كه اينهمه ميفهمى ........از صبح عروسكتو بغل ميكنى وباهاش حرف ميزنى وهر چيزو ميخواى از زبون نى نى ميگى وتمام حرفهايى رو هم كه ما بهت ميزنيم بهش ميگى.........اعداد رو تا پنج به انگليسى ياد گرفتى .........شعر توپولويم توپولو رو هم با هم همخونى ميكنيم والبته بيشترش رو بلدى وجواب ميدى ،تا حالا شعرهايى رو كه برات خوندم همه رو ياد گرفتى از اين به بعد بايد شعر هاى جديد تمرين كنيم چون من خودم زياد شعر بلد نبودم يه سايتى پيدا كردم كه پراز شعره حالا اونارو باهم تمرين ميكنيم...........
راستى دو تا هم دندون دراوردى كه البته اين چند روز خيلى اذيت شدى ،مباركت باشه مامان جون..........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی