بنيتابنيتا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

بنيتا

دل نوشته

1393/1/27 7:06
نویسنده : مامان بنيتا
254 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عزيزم ،عشقم ،نفسم........ سلام عزيزم ،عشقم ،نفسم،اين چند روزه يه كمى بخاطر سرماخوردگى ويه كم ديگه براى اينكه كار داشتم نتونستم برات چيزى بنويسم ولى هر روز يه سرى به وبت ميزدم وجواب دوستاى گلمون رو ميدادم ......... الان ساعت ٦صبحه ،يه دفعه ايى از خواب بيدار شدم ودلم خواست برات بنويسم ،بنيتا جونم خيلى دوستت دارم ،تمام هستى ام هستى،تمام وجود وزندگيم در وجود تو خلاصه ميشه ،عاشقانه دوستت دارم،بهترين دوست ومونسم فقط تويى ،در تمام طول روز با هم حرف ميزنيم ،غذا ميخوريم،بازى ميكنيم وخلاصه در تمام لحظات با هم هستيم .اى عزيزتر از جانم نميدونم چه واژه اى رو بايد استفاده كنم تا وسعت عشقم رو بهت نشون بدم ،واقعا به هر كلمه اى فكر ميكنم ميبينم كه نميتونه اين عشق ودوست داشتن رو بيان كنه،شايد بخاطر همين وسعت عشقه كه خدا هم گفته بهشت زير پاى مادران است ........ قبلا فكر ميكردم معنى عشق ودوست داشتن رو درك كردم ولى بعد از تولد شما تازه به معنى واقعى عشق پى بردم ،تازه از اون لحظه بود كه فهميدم دوست داشتن وعشق يعنى چى؟ بنيتا جونم ،شايد بعدا كه اين متن رو بخونى ،از تكرارى بودن واژه ها خسته بشى ،ولى براى من هيچ چيزى لذت بخش تر از صحبت در مورد عشق به تو نيست اگر روزى هزار بار هم اين حرف ها رو بگم خسته نميشم وباز دوست دارم تكرار كنم ،.......... پس باز ميگم بنيتاى من ،نفسم ،هستى ام ،عشقم ،وجودم ،تاج سرم ،عاشقانه دوستت دارم................الهى ،الهى ،الهى ،هزار سال زنده باشى........الهى ،الهى ،الهى ،لبت هميشه خندون باشه ............دخترم ،پاره تنم ،تو تنها چيز باارزشى هستى كه تو دنيا دارم وبه خودم ميبالم كه خدا من رو لايق مادرى همچين فرزندى كرده وبخاطر وجودت روزى هزار بار خدارو شكر ميكنم.......الان كه كنارم خوابيدى ،هر لحظه كه خواستم ديگه ننويسم وقتى به چهره معصومت نگاه ميكنم كلمه جديدى به ذهنم ميرسه .شايد اگه تمام عمر رو صرف نوشتن در مورد عشقم به شما كنم باز هم نميتونم اندازه دوست داشتنم رو توصيف كنم ........... بنيتا جونم هر جاى دنيا كه باشى باهر شرايطى بدون كه براى من همين بنيتاى امروزى ،بزرگ شدنت به معناى كمرنگ شدن عشق مادرانه ام نميشه وكلام اخر اينكه هميشه وهميشه يادت باشه كه عاشقانه دوستت دارم وتمام زندگيم فداى يه لحظه خنده تو
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سهیلا
27 فروردین 93 9:04
سلام صبح زیبای بهاریت به خیر عزیزم می دونم بنیتا جون نیز قدر مادر مهربان و فداکار خودشو می دونه از طرف من روی ماهشو ببوس
مامان طاها کوچولو
28 فروردین 93 12:53
سلام عزیزمواقعا چه خوب برای عشقت نوشتیعزیزم امیدوارم خداوند بنیتای عزیز را برای شما حفظ کنه.تا ببینه که مادرش چقدر عاشقانه دوستش داره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بنيتا می باشد