كارهاى بامزه
اينقد اين روزها كارهاى بامزه زيادى انجام ميدى كه تمام مدت سرگرم ديدن وشنيدن كارهات هستيم ............
اينقد اين روزها كارهاى بامزه زيادى انجام ميدى كه تمام مدت سرگرم ديدن وشنيدن كارهات هستيم ،وقتى هم كه خوابى ياد كارهاى بامزت ميفتيم وكلى ميخنديم.
ياد گرفتى روى فرش ميخوابى وغل ميخورى از اين ور اتاق تا اون ور اتاق بعدش هم ميگى مامان غيليدم(اين كلمه ابتكارخودته .
عروسكاتو بغل ميكنى اول لباستو ميزنى بالا كه مثلا بهشون مى مى بدى وبهشون ميگى مى مى بيتا بوقور بعد بغل ميكنى وميزنى پشتش وبراش ميخونى(پيش پيش) وراه ميرى وبعد از چند دقيقه ميگى كابيد بعد ميزاريش زمين كه بخوابه.
چون خودت گز زياد دوست دارى به عروسكات هم گز ميدى كه بخورن........................... تازه وقتى ما همه مشغول كار هستيم ميرى پيش حلما كوچولو باهاش كلى حرف ميزنى ،براش لالايى ميخونى ،بعد اگه همچنان غر بزنه لباستو ميكشى بالا وبهش مى مى ميدى وحلما هم با تعجب بهت نگاه ميكنه وساكت ميشه بعدكلى حال ميكنى وميگى نى نى ،مى مى قوره
يه كارى كه البته يه كمى هم خطرناكه انجام ميدى اينه كه وقتى ميخواى سوار سرسره ات بشى ،ازقسمت شيب دارش ميرى بالا وبعداز پله هاش مياى پايين،جالب اينكه اين كارم ابتكار خودته وازكسى ياد نگرفتى