شعر
سلام دختر گلم .امروز ميخوام شعرهايى رو كه با هم ميخونيم رو برات بنويسم
سلام دختر گلم .امروز ميخوام شعرهايى رو كه با هم ميخونيم رو برات بنويسم ،البته چون شما به شعر وموسيقى علاقه زيادى دارى ما تمام صحبت كردن ونوازشمون هم با شعر وبه صورت موزيكاله ولى الان شعرهايى كه شما هم بلدى وهمخوانى ميكنى رو برات مينويسم.
مامان:عمو زنجير باف
بنيتا:بله
مامان:زنجير منو بافتى؟
بنيتا:بله
مامان:پشت كوه انداختى؟
بنيتا:بله
مامان:بابااومده
بنيتا:تى تى ابورده(چى چى اورده)
مامان:نخودوكشمش
بنيتا:بوكور وبيار(بخوروبيا)
مامان:باصداى چى؟
بنيتا:دودو(جوجو) اگه روزى هزار بار هم اين شعرو بخونيم فقط ميگى با صداى جوجو
. وقتى سوار تابت ميشى ميخونى :تاب تاب عبادى............مامان:خدا..............بنيتا:بيتا نندادى........ ....مامان:اگه ميخواى بندازى.......... بنيتا:بغل نى نى بنداز
موقع خوندن شعر حسنى نگو :همراه من دست وصورتتو تكون ميدى ويه قسمتهايى روتكرارميكنى ........مامان:موى........بنيتا:بلند...........مامان:روى ...........بنيتا:سياه...........مامان:ناخن.........بنيتا:دلاز..............مامان:حسنى مياى بريم حموم..........بنيتا:نه ههههههههههه نميااااااااااام.
وقتى هم كه قصه بز زنگوله پارو برات تعريف ميكنم ،فقط قسمت كيه كيه در ميزنه رو ميگى.
با هم ميشينيم وپاهامون رو درازميكنيم وشما با دستات ميزنى روى پاهامون وميخونى:اتل اتل توتوله وچندباراينوميخونى تا يكى پاهاشو جمع كنه