براى نفسم
بخند از صداى خنده هاى كودكانه ات دلم بهار ميشود زمين خشك سينه ام شكوفه زار ميشود پرنده هاى خنده را به اسمان ابى نگاه من روانه كن دوباره خانه را پراز ترانه كن تو خنده ميكنى و روى گونه ات گلى شكفته است گلى كه رنگ روشنش به رنگ سيب هاى تازه چيده است گلى كه وقت چيدنش رسيده است ...
نویسنده :
مامان بنيتا
22:44