دوباره اومديم ......
سلااااااام ،سلاااااااام ، ما دوباره اومديم با كلى تاخير دلمون براى همه دوستامون حسابى تنگ شده بود توى اين مدت حسابى سرم شلوغ بود دوره پيشرفته ارايشگرى رو بالاخره همت كردم و بعد از چند سال كه از دوره مقدماتى گذشته ،شروع كردم تا الان سه تا مدرك رو گرفتم و از صبح تا شب كلى درگيرررررر بنيتاى مامان هم بعضى وقتا با رضايت ،پاره اى از مواقع با دلخورى ،تحمل ميكنه يه موقع ها احساس ميكنم الان زود بود و شايد بنيتا اذيت بشه ،ولى يه موقع هايى هم با خود خواهى تمام به خودم حق ميدم بنيتا كه در مقابل مهد رفتن مقاومت شديد كرد و خلاصه بعد از تلاش يك ماهه ما براى رفتن به مهد...