حرفهاى شيرين
اين روزها هر حرفى رو ميشنوى تكرار ميكنى ويه موقع اينقد بامزه ميگى كه ادم خنده اش ميگيره اين روزها هر حرفى رو ميشنوى تكرار ميكنى ويه موقع اينقد بامزه ميگى كه ادم خنده اش ميگيره ،مرتب در حال حرف زدن هستى ،يا مخاطبت ما هستيم ،با كسايى هم كه نيستن تلفنى صحبت ميكنى ويا اينكه مخاطبت عروسكات هستن . يه موقع هايى هم سوزنت گير ميكنه ويه كلمه يا جمله رو اينقدر تكرار ميكنى كه ما خسته ميشيم ،مثلا صدا ميكنى مامان.......ميگم:جانم ،دوباره :مامان......بله،مامان......بببببلللللللهههههه.وباز هم تكرار ميكنى تا اينكه توجهت به چيز ديگه اى جلب بشه.
امشب خرس كوچولوتو بغل كردى وتمام حرفهايى رو كه چند لحظه قبل بهت زده بودم رو براش تكرار ميكردى .همونطور كه تو بغلت بود راه ميرفتى وبهش ميگفتى:پى پى ندالى ،بلو لالا تون،ببين مامان لالا تده ،تو هم لالا تون،بلو پيش بابا ،لالا تون، همه كابيدن،على كابيده ،پهام كابيده ،لولان كابيده ،باشه الهى من فدات بشم كه اينقدرشيرين صحبت ميكنى.