بنيتابنيتا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

بنيتا

روزمرگى....

1393/10/29 20:23
نویسنده : مامان بنيتا
668 بازدید
اشتراک گذاری

 

قبل از شروع ترم جديد ، خاله مونا و خاله نگين يه جشن خيلى خوب گرفته بودن ،خيلى عالى بود ،فقط شما چون شب قبلش خوب نخوابيده بودى زياد سرحال نبوديم ،

 

يه روز خيلى سرد ،كه از كلاس برگشتيم ،گفتى مامان بريم پارك ،قرار شد بريم پارك ژوراسيك ، ولى همين كه وارد شديم و اون دايناسورها تكون خوردن ،ترسيدى ،هر كارى كردم فايده نداشت ،مجبور شدم ببرمت پارك كه تاب و سرسره سوار شى كه چون هوا خيلى سرد بود زود رفتيم خونه ،البته با دلخورى شما 

 

يه روز خوب با طاها جون كه مهمون ما بودن 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بنيتا و حلما فسقلى ،هميشه حلما رو اينطورى صدا ميكنى

 

پسندها (4)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بنيتا می باشد