بنيتابنيتا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

بنيتا

براى تمام زندگى ام ...

1393/10/21 9:07
نویسنده : مامان بنيتا
768 بازدید
اشتراک گذاری

· به چهره ي معصوم فرزندم نگاه ميكنم گاهي اوقات فراموش ميكنم كه چگونه به خداوند التماس ميكردم كه فرزندي به من عطا كند گاهي اوقات در اثر خستگيهاي روزانه و فشارهاي زندگي فراموش ميكنم كه چه روز ها و شبهايي اشك ميريختم و زاري ميكردم به درگاه خداوند كه فرزندي كه در شكم دارم سالم به مقصد برساند فراموش ميكنم كه فرشته اي در كنار دارم كه اگر نبود همه چيز برايم بي مفهوم بود فراموش ميكنم بيشتر ببينمش بيشتر برايش وقت بگذارم كمتر سرش فرياد بكشم و كمتر او را مواخذه كنم خدايا بار ديگر از درگاهت تقاضا ميكنم براي بزرگ كردنش و انسان تربيت كردنش به من صبر بده بارالها ازتو ميخواهم كمكم كني براي مهربانتر بودن و اينكه هيچگاه فراموش نكنم كه تو او را به من هديه دادي و امانتي ست نزد من پس بايد بكوشم در امانت داري بارالها به من نيرو بده تا چون كوهي محكم در كنارش باشم و به من توانايي بده تا با او دوست باشم خدايا پيشاپيش سپاسگزارم و ميدانم وقتي موهبت مادر شدن را به من عطا كردي نعمت پرورش درست را نيز عطا خواهي كرد

.اين متن رو هر چند روز ميخونم تا يادم نره كه ٣٠ساعت توى بيمارستان گريه ميكردم و از خدا التماس ميكردم كه برات مشكلى پيش نياد ،ميخونم تا ياد نره كه تو يه نعمتى ،يه عشق ،ديگه خرابكاريهات عصبيم نميكنه ،حتى خودم هم پا به پات جلو ميام ،ديگه ناراحت بهم ريختگى خونه نميشم ،چون يادم اومد كه چيزيكه مهمه توى ،فقط وجود تو باارزشه ،براى من ،عاشقتم ،فقط هر بار كه اين متنو ميخونم بازم تمام صورتم خيس ميشه ،بنيتا تمام وجود منى ،عاشقتم (angel)

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بنيتا می باشد