كارگاه
اولين جلسه كارگاه مادر وكودك ، يكشنبه ٤ ابان برگزار شد ، خيلى خيلى عالى بود ، ده دقيقه اول همش بهم چسبيده بودى ولى بعدش عالى بودى ، خودت با همه مخصوصا خاله نگين و خاله مونا (مربى هاى مهربونت)ارتباط برقرار مى كردى و تو كلاس ميچرخيدى و لذت ميبردى اصلا حاضر نبودى بياى و بزور و گريه اوردمت خونه اين قسمت خوب ماجرا و اما قسمت بدش از اونجا كه اومدى دچار ويروس شديدى شدى و همش بالا مياوردى تا جاييكه حتى اب هم نميتونستى بخورى ،برديمت دكتر ،تقريبا دو ساعت تحت نظر بودى و يه كمى حالت بهتر شد ، ولى الان كه سه ،چهار روز ميگذره هنوز كاملا خوب نشدى وخيلى ضعيف شدى چون ميل به غذا ندارى ويا وقتى غذا ميخورى بالا ميارى&nbs...